اولین شغل من کارمند فروش بوده است که هر روز درگیر آن بودم. من در کارم با کامپیوتر و سیستم کار نمیکردم و نگران «ساخت برند» نبودم. اما شغل دوم (و کنونی) من متفاوت است. در این شغل درگیر نوشتن، صحبت کردن با کل دنیا و مشاوره با شرکتها هستم.
در ابتدا چیزهای زیادی برای یادگرفتن وجود داشتند و برای شروع، درباره اینکه چگونه یک برند را ایجاد کنم، مقالات زیادی خواندم. تصور من این بود: اگر برندی نداشته باشم پس شغلی ندارم. متاسفانه، در این آموزشها برخی توصیههای بد و اشتباه دریافت کردم که به تلاشهای من در مسیر رویایی کسبوکارم لطمه زد.
امروزه نیز مربیان و دورههای آموزشی مختلفی را میبینم که هنوز هم توصیههایبرندسازی وحشتناکی را آموزش میدهند. در مقابل این توصیههای اشتباه، دو عامل اعتبار و ارتباط، استراتژیهایی هستند که بهکار میگیرم و در حال حاضر هم از نظر من این بهترین راه برای ایجاد یک برند است. در ادامه چهار استراتژی برندسازی که به ظاهر خوب هستند، اما در نهایت هیچ کمکی به شما نمیکنند ، عنوان میشود:
1) برای حسابهای کاربری خود پاسخگوی ایمیل اتوماتیک تنظیم نکنید احتمالا از فردی ایمیلی دریافت کردهاید و پاسخ اتوماتیکی را در جواب ایمیل فرستادهاید که مضمونی شبیه به این دارد: «من بسیار سرم شلوغ است و هر موقع که ممکن باشد سریع پاسخ خواهم داد.»
این پاسخ بسیار آزاردهنده است، مگر اینکه رئیسجمهور یا مدیر سازمانی بزرگ باشید که تا این حد از ایمیل با پاسخ اتوماتیک استفاده کنید. نظریههای مشورتی بسیار محبوب برای برندسازی به شما این آموزش را میدهند تا چنین فیلترهایی را قرار دهید. به شما گفته میشود، هر قدر که «در دسترس نباشید» آن وقت بیشتر ارزشمند خواهید بود ، اما من مخالفم.
اولین هدف شما در ساخت یک برند ایجاد ارتباط با مشتریان است و برای بسیاری از کارآفرینان یک پاسخ اتوماتیک برای ایمیل غیرضروری است.
2) وقتی به ایمیلها پاسخ میدهید تظاهر نکنید که «دستیار» هستید اگر فردی به شما بگوید که این استراتژی را بهکار گیرید، هرچه زودتر این کار را کنار بگذارید. این توصیه بر مبنای «توصیه در دسترس نبودن» است، اما این کار را انجام ندهید. در صورتی که دستیاری ندارید، اشتباه است که وانمود به داشتنش کنید.
اگر فردی موضوع را متوجه شود، شما اعتماد مخاطبان خود را از دست خواهید داد، در صورتی که افراد پاسخ شخصی از خود شما دریافت کنند ، بیشتر متحیر خواهند شد.
4 استراتژی اشتباه در ساخت برند - قسمت دوم